احياي درياچه اروميه شبه علم نيست


احياي درياچه اروميه شبه علم نيست

گروه گفت و گو:استاد پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله، با رد اتهاماتي مبني بر شبه‌علمي بودن احياي درياچه اروميه، تأکيد کرد: هدف از اين پروژه نجات يک درياچه تاريخي نبوده، بلکه جلوگيري از تبديل آن به يک »بمب نمکي-شيميايي« و حفاظت از سلامت، اقتصاد و سکونت مردم منطقه است.



مشکل اصلي پروژه، نه ايده احياء، بلکه شيوه اجرا و مديريت آن بوده است. دکتر مهدي زارع ، اظهار کرد: نگاهي بدبينانه به احياي درياچه اروميه وجود دارد که مي‌پندارد:‌ »ممکن است در زير تبليغ براي احياي درياچه اروميه بعضي از مافياها در فکر يک کلاهبرداري بزرگ از دولت باشند درياچه اروميه اگر آب ندارد، اما گويا براي برخي افراد با بزرگنمايي و ايراد مسائل شبه علم در نشريات، قراره نان خوبي داشته باشد!. درست مثل طرح مسخره احياي درياچه اروميه که اصلا و ابدا با حجم بارش‌هاي فعلي، امکانپذير نيست. کدام انسان عاقلي، آب شيرين کوه‌ها رو که ميشه پشت سدها ذخيره کرد و به استفاده مردم رساند، مي‌ريزه توي يه درياچه شور، فقط براي اينکه بگه من درياچه تاريخي دارم!!!؟ کلي هزينه بيخود و بي جهت به جيب انواع و اقسام پيمانکار و مشاور ريخته شد، آخرش هم هيچ «. اين نظر حاوي ترکيبي از انتقادات واقعي در مورد فساد و ناکارآمدي و يک سوءتفاهم اساسي در مورد دليل علمي احياي درياچه اروميه است‌.
وي افزود: آنچه که يک نقد اقتصادي فساد و ناکارآمدي است و اينکه پروژه‌هاي کلان دولتي مي‌توانند مستعد ناکارآمدي، تصميمات غلط مديريتي، هزينه‌هاي اضافي و فساد باشند، يک انتقاد بسيار جدي و رايج است. از سوي ديگر ستاد احياي درياچه اروميه ميلياردها تومان هزينه کرد، اما تا قبل از بارندگي‌هاي شديد فروردين 1398 که عمدتاً يک پديده اقليمي بود، نتيجه ملموسي در خود درياچه ديده نشد.
زارع تمرکز بر راه‌حل‌هاي مهندسي را نقد وارد ديگري دانست که به جاي پرداختن به ريشه مشکل يعني اصلاح الگوي کشت و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزي، اين پروژه بر راه‌حل‌هاي مهندسي بسيار گران‌قيمت مانند انتقال آب بين حوضه‌اي، تصفيه‌خانه‌ها و... تمرکز کرده است و ادامه داد: اين دقيقاً همان بخشي از نقد وارد است که نتيجه پروژه احياي درياچه اروميه تاکنون بيشتر پولي بوده که »به جيب پيمانکار و مشاور ريخته شد«.
سوءظن در مورد حيف‌وميل منابع و ناکارآمدي پروژه احياء نقد جدي مديريتي است که بسياري از کارشناسان و مردم محلي به آن باور دارند. ‌ ولي اينکه کدام انسان عاقلي آب شيرين را به درياچه شور مي ريزد؟ نکته‌اي است که از واقعيت علمي و اقتصادي بحران به دور است.
استاد پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله اظهار کرد: هدف از احياء، نجات يک »درياچه تاريخي« براي تفريح يا زيبايي نبوده و نيست؛ هدف »مديريت بحران« و جلوگيري از وقوع يک فاجعه انساني و اقتصادي به مراتب پر هزينه‌تر است. درياچه اروميه پس از خشکي، از يک »درياچه« به يک »بمب نمکي-شيميايي« به وسعت هزاران کيلومتر مربع تبديل شده است.
زارع اضافه کرد: تصميمي که بايد گرفته مي‌شد اين نبود: که آيا آب را به مردم بدهيم يا به درياچه تاريخي اختصاص داد؟ ‌و تصميم واقعي حول اين گزينه‌ها بايد گرفته شود:
گزينه اول: رها کردن درياچه به نحوي که تمام آب شيرين پشت سدها براي شرب و کشاورزي مصرف شود و در نتيجه بستر ? ميليارد تني نمک و فلزات سنگين کاملاً خشک شود و طوفان‌هاي نمکي آغاز ‌شود. اين ريزگردها کشاورزي را نابود مي‌کند و روي همان باغ‌ها و مزارعي که آب شيرين به آنها داده‌اند، مي‌نشيند و آنها را مي‌خشکاند، سلامت را نابود مي‌کند و باعث جهش در سرطان‌ها، فشار خون و بيماري‌هاي تنفسي در ميليون‌ها نفر در تبريز، اروميه و شهرهاي اطراف مي‌شود و همچنين منطقه غيرقابل سکونت شده و يک فاجعه اقتصادي و امنيتي با مهاجرت ميليون‌ها نفر رخ مي‌دهد.
هزينه اين گزينه ميلياردها دلار است که بايد صرف هزينه درمان، نابودي کشاورزي، جابجايي جمعيت شود و البته هزينه بزرگ نابودي تنوع زيستي درياچه اروميه بدون بازگشت است.
گزينه دوم: تلاش براي احياء است. در اين گزينه مقداري آب شيرين حق‌آبه محيط زيستي درياچه داده مي‌شود.
هدف ريختن آب در درياچه براي اين نبود که درياچه پُر شود. هدف اين بود که بستر نمکي »خيس« و »پوشانده« شود تا باد نتواند آن را بلند کند و فاجعه گزاره مطرح شده در گرينه اول رخ ندهد. البته اين گزينه نيز ميلياردها دلار هزينه دارد.
احياي درياچه اروميه شبه علم نيست
وي با تاکيد بر اينکه بنابراين اصل ايده »احياء« در کوتاه مدت يعني جلوگيري از فاجعه طوفان نمک نه تنها »مسخره« و »شبه علم« نبوده و نيست، بلکه حياتي‌ترين اقدام براي حفظ سکونت و اقتصاد در شمال غرب ايران بود، خاطر نشان کرد: اما »شيوه اجراي احياء« به صورت صرف پول در پيمانکاري به جاي کشاورزي و عدم موفقيت نهايي به شدت قابل نقد است‌.
نمونه‌هاي بسيار مهم و موفقي در سطح جهاني وجود دارند که نشان مي‌دهند احياي درياچه‌هاي در حال خشک شدن، يک اقدام حياتي اقتصادي و ‌محيط زيستي بوده و نه يک هزينه لوکس.
وي ادامه داد: هدف احياي درياچه اونز امريکا»پر کردن« کامل درياچه نبود، بلکه »کنترل گرد و غبار«بود. آن‌ها دقيقاً همان کاري را کردند که براي درياچه اروميه حياتي است؛ »پوشاندن« بستر خشک‌شده. بيش از 2.5 ميليارد دلار هزينه کردند تا با استفاده از سه روش ايجاد پوشش گياهي مقاوم به نمک، پهن کردن شن و ماسه و آبگيري بسيار ژرفا، بستر درياچه را مهار کنند. آلودگي گرد و غبار در مناطق مهار شده تا 99 درصد کاهش يافت. کيفيت هوا به شدت بهبود يافت و درياچه کم‌ژرفا به يک زيستگاه مهم براي پرندگان مهاجر تبديل شد.
زارع يادآور شد: هدف از »احياء«، نجات »اقتصاد« و »سلامت انسان‌ها« است، نه صرفاً نجات يک »درياچه تاريخي«.
هزينه عدم احياء شامل بيماري، نابودي کشاورزي، مهاجرت به مراتب سنگين‌تر از هزينه احياء است. در موضوع پروژه احياي درياچه اروميه، »اصل ايدهن آن نبود که حياتي بود، بلکه »شيوه اجرا« و مديريت آن بود که جاي نقد جدي دارد.


تاریخ: 1404/08/19 01:13 ب.ظ | دفعات بازدید: 1849